فوتبالیستی که میز تی وی هایگلاس خانه اش از جنس طلاست

میز تی وی هایگلاس اغلب در یک مجموعه چهار تایی قرار می‌گیرند – می‌توانید آن‌ها را از قفسه ذخیره‌سازی‌شان خارج کرده و برای استفاده از آن‌ها باز کنید.

هیچ کس به طور قطع نمی داند چه کسی آنها را اختراع کرده است، اما آنها ذات نسل جدید را تسخیر کردند. در حالی که امروزه سینی‌های تلویزیون اغلب کالاهای فروش گاراژ و بازارهای کوچک است، این میزهای جمع و جور باعث افزایش هیجان آمریکایی‌ها نسبت به تلویزیون در دهه 1950 شد.

طبق گزارش موزه ملی تاریخ آمریکا، تقریباً 90 درصد خانه‌های آمریکایی تا سال 1960 تلویزیون داشتند و همه از نمادهای فرهنگی گرفته تا خانواده‌های معمولی از میزهای سینی تلویزیون استفاده می‌کردند.

آیک و مامی آیزنهاور اغلب شام خود را بر روی میزهای سینی مشابه در خانه خود در پنسیلوانیا می‌خوردند و اخبار منتشر می‌شد، و حدود سی سال بعد، ریگان‌ها به‌جای اینکه در اتاق‌های غذاخوری رسمی‌تر، شام خود را در کاخ سفید روی سینی‌های تلویزیون می‌خوردند.

میز

هنگامی که سینی تلویزیون به جریان اصلی تبدیل شد، بسیاری از این مهاجرت از اتاق غذاخوری به لانه کاملاً هیجان‌زده نشدند. در مقاله‌ای در سال 1955 با عنوان «مشکل زندگی خانوادگی چیست؟ شاید سینی تلویزیون، سینی اتاق نشیمن مقصر درگیری بین والدین و فرزندانشان بود.

یکی از اعضای کنگره ملی والدین و معلمان به St Cloud Times گفت: «غذا خوردن امروز عمدتاً از میان وعده، یا گوشه سینک آشپزخانه، یا سینی تلویزیون، یا شاید یک ساندویچ در حال فرار است.

«در سر میز ناهارخوری که خانواده با هم ملاقات می‌کنند، گفتگو به طور طبیعی پیش می‌آید و هر یک از اعضا یاد می‌گیرد که نظرات دیگران را بدون ناراحتی بپذیرد.» برای برخی، این فرهنگ تلویزیون محور جدید ساختار خانواده و پویایی اجتماعی را تهدید می کرد.

برخی دیگر بر این باور بودند که شیفتگی روزافزون کشور به تلویزیون، پایان جامعه متمدن را نوید می دهد. یکی از روزنامه‌نگاران مخالف در سال 1957 با نشریه Broken Arrow Ledger در اوکلاهاما به اشتراک گذاشت: «اخیراً با بازدید از یکی از خانه‌ها، شواهد غیرقابل انکاری دیدیم که تلویزیون مرکز همه زندگی خانوادگی بود.

و لکه های catsup. خانم خانه یک ست کامل سینی تلویزیون و مقدار زیادی شام تلویزیون در یخچال داشت.» خبرنگار در ادامه نوشت که امیدوار است معلمان نوجوان بتوانند خواندن را در مدرسه آموزش دهند، زیرا “آنها مطمئناً هرگز آن را در آن خانه نخواهند یافت.”